علوم سیاسی |
علت دشمنی نظام سلطه از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی با عقیده « امت محوری» در یک نقطه از جهان ایجاد شد ورویکرد آن در یک منطقه جغرافیایی خاص وبرای جمعیت یک کشور خاص و حکومت وحاکمیتی خاص منتهی نمی شود وموضوع حکومت جهانی اسلام وامت واحده را در دنیا مطرح نموده است واین عقیده با عقیده غرب سرمایه داری و نظام های سلطه گر غرب متفاوت ودر تضاد می باشد کشورهای غربی با این تفکر (تفکر جمهوری اسلامی) نتوانستند کنار بیایند وتمام نگرانی آنها اینست که این عقید مخالف کامل تفکر وعقیده آنها بوده وموجب بیداری ملت های مختلف جهان نسبت به عملکرد سلطه گرانه غربی ها و رسواکننده آنها می شود لذا مخالفت خود را بطور آشکار وغیر آشکار علیه جمهوری اسلامی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران بکار گرفته اند .از این رو آنها میخواهند سلطه ادامه پیدا کند و ما میخواهیم سلطه را از بین ببریم. بنابراین جنگ با حاصل جمع صفر است. یعنی یا آنها به هر وسیلهای سعی میکنند جلوی این مقاومت را بگیرند و ما هم مقابله و ایستادگی میکنیم، یا اینکه ما باید پیروز بشویم. حضرت امام رحمهالله اولین کسی بود که به این تفکر پی برد و با قیام خود با آن مقابله کردیک دورهای بود که ملتها برتری و قدرت غرب را یک امر اجتنابناپذیر میدیدند و لذا در مقابل سلطهگران جوامع دیگر چارهای جز تسلیم نمیدیدند. اگر تاریخ قبل از انقلاب اسلامی را ملاحظه کنید -چه در ایران و چه در دیگر کشورهای جهان اسلام و جوامع آمریکای لاتین و آسیا- اساس تئوریک و وجود چنین حالتی را درمییابید که پذیرش سلطهی غرب برای ما گریزناپذیر است و این که حق با قدرت است. «مورگنتا» میگوید که انسان شهوت قدرت دارد و تا زمانی که در گور بخوابد، این شهوت سیریناپذیر ادامه دارد. این حس قدرتطلبی در 300 سال گذشته و تا پس از جنگ جهانی دوم نیز همواره بیشتر رشد کرده است. در این زمان آمریکا و شوروی هر دو به عنوان دو ابرقدرت مطرح شدند. تا قبل از جنگ جهانی دوم چیزی به عنوان ابرقدرت وجود نداشت. قدرتهای بزرگ داشتیم، ولی ابرقدرت نداشتیم. این دو ابرقدرت آمدند و گفتند حاکمیت جهانی برای ما دو ابرقدرت است. اولین کسی که آمد و مقابل این فکر و اندیشه ایستاد، کسی نبود جز حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه. حتی جالب است که در کشور خود ما هم نهضتهای قبل از انقلاب تابع همین حمایت و قدرت بود. در مشروطه روسها از مستبدین حمایت میکردند و انگلیسها از مشروطهخواهان. در ملی شدن صنعت نفت هم همین طور. انقلاب چین هم با حمایت شوروی به پیروزی رسید و انقلاب کوبا طرف مقابلش آمریکا بود و جنگ قدرت بین دو ابرقدرت بود. انقلاب اسلامی اما این قانومندی 300 ساله را به هم ریخت. در سال 41 حضرت امام خمینی دو جمله معروف را بیان کردند؛ یکی اینکه: «امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر.»(3) و دوم هم اینکه ما همانقدر که با نظام سرمایهداری غرب مواجه هستیم، با نظام کمونیستی شرق هم مخالفیم. بعد هم فرمودند: اینها جنگشان جنگ زرگری است. اینها ریشهشان هر دو ماتریالیسم و مادیگرایی است؛ سلطه است و استکبار جهانی را ترویج میکنند. اصلاً اصطلاح «استکبار جهانی» را حضرت امام رضواناللهعلیه برای اولین بار مطرح کردند. بنابراین طبیعی است که هم جهان اسلام به طور اعم و هم ایرانیها به طور اخص و بهخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی یک نوع بدبینی و نفرتی نسبت به غرب و بهویژه نسبت به آمریکا پیدا کنند که امروز سمبل استکبار است. اگر شما به آیات شریفهی قرآن مراجعه کنید، صراحتاً هر نوع تبعیت و پذیرش را نفی و محکوم میکند. از جمله در جایی میفرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ»(4) قرآن صراحتاً میفرماید که شما مسلمانان حق ندارید دشمنان خدا و رسول و خودتان را به دوستی بگیرید. از طرف دیگر، تجربهی 200 سال گذشته در کشور ما بهخصوص بعد از جنگ با روسها و انعقاد قرارداد ترکمنچای و گلستان که اصل کاپیتولاسیون حاکم شد، وجود داشته است. از عدم صلاحیت رسیدگی به جرایم خارجیها تا گرفتن حق توحش و این یعنی آنها هر غلطی میخواستند میکردند. میگفتند ملتهای دیگر نسبت به ما که متمدن هستیم، وحشی هستند و ما باید آدمشان کنیم. البته در میان طبقات روشنفکر ما بودند کسانی که این سلطه را اجتنابناپذیر میدیدند، اما تودههای مردم این را نپذیرفتند. بنابراین نفرت اوج گرفت تا به انقلاب اسلامی رسید. پس از انقلاب اسلامی نیز شاهد هستیم که آمریکا هنوز که هنوز است، نه انقلاب ما را پذیرفته و نه حاضر است حقوق این ملت را به رسمیت بشناسد. بنابراین رویارویی ما ادامه دارد. ملت ایران دیدهاند که فرمایش امام مبنی بر این که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» عملاً در این 34 سال تحقق یافته است. البته برای ما هزینههایی ایجاد کرده که اتفاقاً همان هزینهها و تهدیدها فرصتی شده برای ما تا بتوانیم روی پای خودمان بایستیم. شکلگیری نظام ضد سلطه با مقاومت و ایستادگی ما، نظام جهانی جدید ضد سلطه شکل گرفته و خود ما هم رهبری این نظام جدید را در اردوگاه سلطهستیزان بر عهده داریم. یعنی انقلاب اسلامی نظام سلطه را به چالش کشانده و سپس در مقابل نظام سلطه، نظام ضد سلطه یا برخورد با سلطه را ایجاد کرده است. ما امروز در اثر همین مقاومت و ایستادگی شاهد شکلگیری دو اردوگاه هستیم؛ یکی اردوگاه سلطهگران است که همهی کشورهای سلطهگر در آن هستند و یکی هم اردوگاه سلطهستیزان که ازجمله همین تسخیر والاستریت و جنبش 99درصد رهبری این اردوگاه با ایران اسلامی است. ایران اسلامی پرچم مبارزه با سلطه و استکبار را بر دوش گرفته و مقاومت کرده و امروز دیگر ایران نیست که مقابل سلطه ایستاده، بلکه مجموعهی جامعهی جهانی و حتی ملتهای خودشان -یعنی ملت آمریکا و اروپا- دیگر تحمل ظلم را ندارند. شما حرکتهایی را که در اروپا و آمریکا میبینید، علیه کیست؟ آنچه در یونان و اسپانیا شاهد هستیم، علیه چه کسی است؟ تسخیر والاستریت آیا جز علیه نظام سلطه است؟ در واقع نظام اسلامی ایران و جنبش ضد سلطه در کشورهای اسلامی برخلاف عقیده نظام سرمایه داری معتقد است که ما باید قوی باشیم تا بتوانیم دست دیگران را هم بگیریم وبا این شعار که سیاست هم بخشی از دین است راه تعالی بشریت را تلفیق دین وسیاست می داند ومبنای حرکت را فکر واندیشه واحترام به انسانیت وهمه ی انسانها قرار داده است در پایان اعلام میداریم که وظیفه نخبگان در کشورهای اسلامی خاصه در کشور عزیزمان ایران اینست که آحاد مردم را نسبت به این تفکر استکباری آگاه سازند وبا گرفتن نکات مثبت از علم وفرهنگ غرب ، افکار ونکات منفی آنها را کنار بزنیم وبا تقویت فرهنگ غنی اسلامی در جهت سازندگی ورشد وتعالی همه جانبه کشورهای اسلامی تلاش نمائیم. پینوشتها: 1- نک. اتین ژیلسون، روح فلسفه قرون وسطی، ترجمه ع. داودی ، شرکت انتشارات علمی وفرهنگى، بی تا. 2- نامه اسفف شهر ورسی به نام (Atton ) که در اواسط قرن دهم به کشیش هاى زیردست خود نوشته است حکابت ازژرفاى فسادى داردکه دامنگیر اصحاب و ارباب کلیسا شده بود .وی می نویسد: خجالت می کشم ولی سکوت را هم خطرناک می دانم. بسیاری از شما تسلبم هواهای نفسانی شده و زنان بی حیا را درخانه خود منزل داده اید، با آنها هم سفره شده و از حضور با آنها در مجامع عمومی ابائی نداریـد. شما در حالی تسلبم جاذبه هاى آنها شده و هسنى خود را به دست آنها سپرده ایدکه کلیساها غارت ر مردم در فقر به سر می برند. Jean Baptists Duroselle, Jean Marie Mayeur , Histoire du Catholicisme,Paris,PUF,(Que sais-je?N 365),1974,p.45 . [4] نک : برتران بدیع، فرهنگ و سیاست ، نرجمه احمد نقیب زاده، نشر دادگسنر ، صص 138-128 3- سخنرانى امام خمینی در جمع مردم در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون، 4 آبان 1343 شمسی / 20 جمادى الثانى 1384 قمری، http://farsi.khamenei.ir/imam-content?id=10553 4- قرآن کریم، سورهی مبارکهی ممتحنه، بخشی از آیهی 1؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید، دشمنان من و دشمنان خود را دوست مگیرید...
[ یکشنبه 92/7/21 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|